وبلاگ
لبوبو؛ عروسکی که در ایران ۸۰۰ میلیاردفروخت

در دنیای پرسرعت امروز، جایی که ترندها مثل باد میآیند و میروند، گاهی یک عروسک کوچک میتواند موج عظیمی از هیجان و مصرف ایجاد کند. تصور کنید عروسکی با دندانهای تیز، چشمهای درشت و بدنی پشمالو که به جای ترساندن، دلها را میبرد. این عروسک، “لبوبو” نام دارد. یک پدیده چینی که از شرق دور به قلب خاورمیانه رسید و در ایران، رکورد فروش خیرهکنندهای زد.
براساس گزارشهای خبرگزاری فارس، این عروسک کوچک و کمی ترسناک، ظرف چند ماه بیش از یک میلیون نسخه در بازار ایران فروخته شده و حدود ۸۰۰ میلیارد تومان از جیب ایرانیها خارج کرده است. این رقم نه تنها نشاندهنده قدرت رسانههای اجتماعی است، بلکه آینهای از فرهنگ مصرفی نوظهور در جامعه ما به شمار میرود.
اما داستان لبوبو از کجا شروع شد؟ چرا یک عروسک ساده توانست این همه جنجال به پا کند؟ در این مقاله، به ریشههای این موج، دلایل محبوبیتش در ایران و درسهایی که برای ما ایرانیها دارد، نگاهی میاندازیم.
ریشههای لبوبو، از افسانههای نوردیک تا کارخانههای چینی
لبوبو، این عروسک عجیب و غریب، اصالتاً از ذهن خلاق یک هنرمند هنگکنگی به نام کاسینگ لانگ (Kasing Lung) زاده شده است. لانگ که در هلند بزرگ شده، از کودکی شیفته افسانههای فولکلور نوردیک بود، آن داستانهای قدیمی اسکاندیناویایی پر از موجودات جادویی، غولها و جنهای شیطون.
او در سال ۲۰۱۵، مجموعهای از داستانهای مصور به نام “هیولاها” (The Monsters) خلق کرد که در آن، موجوداتی مثل لبوبو نقش اصلی را ایفا میکردند.
لبوبو نه یک هیولای ترسناک کلاسیک، بلکه چیزی بین “دوستداشتنی و شیطنتآمیز” است، بدنی پشمالو با رنگهای شاد، اما با دندانهای نوکتیز و لبخندی که انگار میگوید “من بیگناهم، اما شیطونم!”
لانگ برای تجاریسازی ایدهاش، با شرکت How2Work همکاری کرد و اولین عروسکهای لبوبو را تولید کرد.
اما نقطه عطف واقعی در سال ۲۰۱۹ اتفاق افتاد، وقتی که Pop Mart غول اسباببازی چینی دست به کار شد. Pop Mart با مدل “جعبههای کور” (Blind Box) معروف است؛ جایی که خریدار نمیداند دقیقاً چه چیزی داخل جعبه است و این حس هیجان و قمار کوچک، مشتریان را به وجد میآورد.
لبوبو وارد این سیستم شد و از آن به بعد، مثل کبریتی در انبار کاه، شعلهور گردید. در مقالهای از روزنامه آریزونا ریپابلیک (Azcentral) در ژوئن ۲۰۲۵، به این موضوع اشاره شده که لبوبو از سال ۲۰۱۵ در بازار بود، اما همکاری با Pop Mart بود که آن را به یک پدیده جهانی تبدیل کرد.
حالا تصور کنید این عروسک چطور به ایران رسید. از طریق شبکههای اجتماعی، مثل اینستاگرام و تیکتاک، که مرزها را محو کردهاند. در شرق آسیا، ستاره کیپاپ لیزا از گروه بلکپینک (Blackpink) یکی از اولین سلبریتیهایی بود که لبوبو را به نمایش گذاشت.
ویدیوهای آنباکسینگ (باز کردن جعبه) او در تایلند و کره، میلیونها بازدید گرفت و موج را به سمت غرب برد. در ایران هم، اینفلوئنسرهای و بلاگرهای جوان از دختران تهرانی گرفته تا سراسر ایران شروع به پست کردن عکسهایشان با لبوبو کردند. ناگهان، لبوبو از یک عروسک خارجی به سمبل “چشم و هم چشمی” تبدیل شد.
طراحی جادویی، چرا لبوبو دل میبرد، حتی با دندانهای تیز؟
اگر لبوبو را ندیدهاید، تصور کنید یک موجود کوچک، حدود ۱۰ سانتیمتر قد، با بدنی نرم و پشمالو در رنگهای صورتی، آبی یا سبز نئونی. چشمهای درشت و معصومش، با آن لبخند شیطنتآمیز و دندانهای نوکتیز، ترکیبی از “کیوت” (دوستداشتنی) و “کریپی” (کمی ترسناک) ایجاد میکند.
این طراحی، که لانگ آن را از folklore نوردیک الهام گرفته، عمداً (عجیب و غریب) است. در مقاله Azcentral، توصیف شده که لبوبوها صورت عجیب و دوستداشتنی، بدنهای پشمالو و دندانهای تیز دارند که با لبخند به شما زل میزنند.” این تضاد، راز جذابیتش است: نه کاملاً بیگناه مثل عروسکهای باربی، و نه وحشتناک مثل هیولاهای هالیوودی.
در ایران، این طراحی با سلیقه ما جور درمیآید. ما ایرانیها عاشق چیزهای “نیمهجدی، نیمهشوخی” هستیم مثل عروسکهای سنتی قجری با لباسهای پرزرقوبرق، یا حتی شخصیتهای کارتونی مثل کلاهقرمزی که ترکیبی از خنده و درس اخلاقی است.
لبوبو هم همین کار را میکند. بچهها عاشق پشمالو بودنش میشوند، و بزرگترها آن را به عنوان اکسسوری لوکس در کیف یا ماشین آویزان میکنند. یکی از مادران تهرانی در مصاحبهای با فارس میگوید: “ابتدا برای دخترم خریدم، اما حالا خودم هم یکی دارم. حس میکنم با لبوبو، کمی از استرس زندگی روزمره کم میشود.” این عروسک، در دنیای پرتنش ما مثل یک فرار کوچک به دنیای خیالی عمل میکند.
موج فروش در ایران؛ از ۷۲۰ هزار تا ۱.۵ میلیون تومان!
براساس گزارش خبرگزاری فارس در شهریور ۱۴۰۴ (سپتامبر ۲۰۲۵)، لبوبو بیش از یک میلیون نسخه در ایران فروخته شده و گردش مالی آن به ۸۰۰ میلیارد تومان رسیده است. این رقم، معادل فروش حدود ۱.۲ میلیون عروسک با میانگین قیمت ۶۶۰ هزار تومان است. اما قیمتها نوسان زیادی دارند، مدلهای معمولی از ۷۲۰ هزار تومان شروع میشوند و نسخههای نادر تا ۱.۵ میلیون تومان هم میرسند.
بخشی از این فروش، قاچاقی است عروسکها از چین یا ترکیه وارد میشوند و بخشی هم تولید داخل، که کیفیتش گاهی پایینتر است.
این فروش، در حالی اتفاق افتاده که اقتصاد ایران با چالشهای زیادی روبرو است. تصور کنید در حالی که قیمت دلار و مواد غذایی بالا میرود، مردم برای یک عروسک کوچک صف میکشند! در بازارهای تهران، مثل پاساژهای مولوی یا مراکز خرید شمال شهر، مغازهداران میگویند: “از صبح تا شب، فقط لبوبو میپرسند. حتی شبها خوابش را میبینم!” و البته، سلبریتیها هم دست به کار شدهاند. از بازیگران سریالهای خانگی گرفته تا خوانندگان پاپ، عکسهایشان با لبوبو در اینستاگرام، بازدیدهای میلیونی میگیرد.
یکی از اینفلوئنسرهای مشهور تهرانی، با بیش از ۵۰۰ هزار فالوور، پستی گذاشت “لبوبو من، بهترین دوست جدیدمه! کی یکی داره؟” و کامنتها منفجر شد. این فروش عظیم، نه تنها برای واردکنندگان سودآور بوده، بلکه اقتصاد محلی را هم تکان داده. کارگاههای کوچک در یزد و اصفهان، شروع به تولید کپیهای ایرانی کردهاند، و حتی طراحان جوان، مدلهای “لبوبو ایرانی” با لباسهای سنتی مثل چادر یا کت و شلوار قجری طراحی کردهاند.
اما این موج، سایههایی هم دارد، قاچاقچیان از این فرصت سوءاستفاده میکنند، و عروسکهای تقلبی با کیفیت پایین، بازار را پر کردهاند.
بازاریابی هوشمند؛ درسهایی از لبوبو برای کسبوکارهای ایرانی، نظر ماکان آریاپارسا مشاور کسب و کار
موفقیت لبوبو، فقط به طراحیاش نیست؛ بازاریابی پشتش، مثل یک ارتش نامرئی عمل کرده. مدل blind box، حس کمبود و هیجان ایجاد میکند، دقیقاً مثل حراجهای آنلاین دیجیکالا که همه را به صف میاندازد.
به گفته ماکان آریا پارسا، مشاور کسبوکار و متخصص بازاریابی دیجیتال، موفقیت لبوبو در ایران، نتیجه استراتژی viral marketing از طریق اینستاگرام و تیکتاک است. این عروسک با ایجاد حس ‘FOMO’ (ترس از دست دادن) و استفاده از سلبریتیها، بدون هزینه تبلیغاتی زیاد، به یک برند ملی تبدیل شده است.
کسبوکارهای ایرانی میتوانند از این الگو برای محصولات بومی مثل صنایع دستی استفاده کنند.
ماکان آریا پارسا، که سالها در مشاوره به کسب و کارهای ایرانی فعالیت دارد، تأکید میکند که Pop Mart با همکاری با اینفلوئنسرها، هزینههای تبلیغاتی را به حداقل رسانده. در ایران هم، همین اتفاق افتاده، بدون کمپینهای تلویزیونی، فقط با پستهای ارگانیک، لبوبو به ترند شماره یک تبدیل شد.
این مدل، برای برندهای ایرانی مثل تولیدکنندگان عروسکهای سنتی یا حتی غذاهای محلی، درس بزرگی است.
تأثیر فرهنگی، لبوبو، آینه جامعه مصرفی ما
لبوبو بیش از یک عروسک است؛ سمبل یک تغییر فرهنگی است. در جامعهای که فشارهای اقتصادی و اجتماعی زیاد است، این عروسک کوچک، راهی برای ابراز هویت و تعلق است. دختران جوان، لبوبو را به عنوان “اکسسوری لوکس” در کیفهایشان آویزان میکنند، و مادران، آن را هدیهای برای بچهها میدانند. اما منتقدان میگویند این موج، نشانه “چشم و هم چشمی” است – همان فرهنگی که ما را وادار میکند برای “لایک” بیشتر، هزینه کنیم.
در گزارش فارس، به این اشاره شده که لبوبو به “نماد فرهنگ مصرفی در شبکههای اجتماعی” تبدیل شده، جایی که داشتنش، یعنی “بهروز بودن”.
در سطح اجتماعی، لبوبو بحثهای جالبی راه انداخته. برخی والدین نگراناند که بچهها به جای کتاب و بازیهای فکری، به جمعآوری عروسک بپردازند. دیگران، آن را فرصتی برای تقویت خلاقیت میدانند.
چالشها و آینده، آیا لبوبو ماندگار میماند؟
آینده لبوبو روشن به نظر میرسد. Pop Mart برنامههایی برای گسترش ارائه این محصول دارد و در ایران، تولیدکنندگان بومی باهم در حال رقابت هستند. شاید سال آینده، لبوبو با تمهای ایرانی وارد بازار شود!
در مقاله Azcentral، به محبوبیت روبهرشد عروسک لبوبو در آمریکا اشاره شده، با صفهای طولانی در فروشگاههای کالیفرنیا. در ایران هم، احتمالاً این موج تا کریسمس یا نوروز ادامه دارد.
در نهایت، لبوبو نه فقط یک عروسک، بلکه داستانی از خلاقیت، بازاریابی و فرهنگ است. ۸۰۰ میلیارد تومان، رقم کمی نیست، اما درسهایش برای ما ایرانیها، ارزشمندتر است: چطور یک ایده ساده، با ابزارهای دیجیتال، مرزها را درنوردد.